جدول جو
جدول جو

معنی چاتمه بزئن - جستجوی لغت در جدول جو

چاتمه بزئن
اتراق کردن، چادر زدن و در جایی ماندن، تفنگ را وارون تکیه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاتمه زدن
تصویر چاتمه زدن
در امور نظامی چیدن تفنگ ها به شکل چاتمه
توقف عده ای قراول در یک محل
فرهنگ فارسی عمید
(اُمیدْ، دَ)
چند تفنگ را به شکل چاتمه در محلی گذاشتن. از چند تفنگ تشکیل چاتمه دادن. چند قراول یا نگهبان در حال مراقبت از کسی یا جایی تفنگ های خود را بوضع چاتمه قرار دادن، در خانه کسی ماندن و مزاحم شدن، برای مطالبۀ چیزی یاانجام تقاضایی منتظر کسی ماندن و مزاحم آنکس شدن
لغت نامه دهخدا
قرار دادن تفنگها بشکل چاتمه چیدن تفنگها بشکل چاتمه، توقف عده ای از قراولان در محلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاتمه زدن
تصویر چاتمه زدن
((~. زَ دَ))
قرار دادن تفنگ ها به شکل چاتمه، توقف عده ای از قراولان در محلی
فرهنگ فارسی معین
صدمه زدن
فرهنگ گویش مازندرانی